هنوزم میشینمو سر رو زانو میگیرم
گریه می کنم برات کمی آروم می گیرم
نمیشه با تو نبود نمیشه از تو نخوند
نمیشه حرفی نزد نمیشه که بی تو بود
منم اینجا رو زمین
تو، تو سقف آسمون
نرو پشت ابر عقب یکمی پیشم بمون
آخه تو ماهه منی ولی پنهونی ازم
مامان قشنگم
اینروزا از همیشه غمگینترم؛
چرا نمیای سرمو بذاری رو زانوتو نازم کنی بگی "دختر قشنگم، گریه نکن ، تو گریه کنی من دق می کنما..."
مامان صدام کن؛
خواهش می کنم یه بار دیگه صدام کن:
معصومه...
من دارم می میرم از غصه ...
چی شده مگه تو مامان قشنگ من نیستی؟ جواب بده مامان...
نکنه اون بالا یه دختر دیگه داری که بی خیال ما شدی؟
تو که بی معرفت نبودی؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
|